عکس پاره، یا تدبیر تازه
ا. م. شیری ا. م. شیری

پس از تجمعات اعتراضی دانشجویان و مردم در ۱٦ آذر، روز دانشجو به این سو، که شبکه دوم صدا و سیمای جمهوری اسلامی، عکس پاره شده ای از خمینی را نشان داد، رژیم حاکم تمام تبلیغات خود را بر روی این موضوع متمرکز نموده است. تمام ائمه جماعت ایران، نماز جمعه هفته گذشته و جاری را به این موضوع اختصاص دادند و با نسبت دادن این عمل به «ساختارشکنان» و «عوامل بیگانه» آن را اهانت به «مقدسات مردم» خواندند. در تمام این مدت، مکلفان و متعبدان طرفدار حاکمیت ارتجاع، در قم و دیگر شهرها، در مدارس دینی و دیگر مراکز آموزشی کشور، تجمعاتی در محکوم کردن این امر برگزار کردند و در خیابانها به راهپیمائی پرداختند. مقامات رژیم از صدر تا ذیل، بار دیگر، زبان به تهدید مردم گشودند. ولی فقیه، این عمل را به «افراد فاسد و فراری و سلطنت طلب و توده ای» نسبت داد و از «سران فتنه» خواست چشم خود را باز کنند و از آنها تبری جویند. «سران فتنه»، موسوی و کروبی نیز طی بیانات و اظهار نظرهای خود، در پاسخ به توصیه خامنه ای، با ساختار شکنان و مخالفان اساس نظام اسلامی مرزبندی کردند و تبری جستند. صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه رژیم، با متهم ساختن «سران فتنه»، آنها را تهدید کرد. حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات حکومت اسلامی هم عوامل بیگانه را مسبب پاره کردن عکس خمینی خواند بدون اینکه، با این سؤال پاسخ دهد که، عوامل اصلی شیوع فقر، بیکاری، اعتیاد، فحشاء و هزاران بدبختی اجتماعی و فساد دستگاه دولتی و مقامات کشوری که دلیل اساسی به زیر سؤال رفتن مشروعیت نظام و اوج گیری جنبش اعتراضی مردم ایران است، چه کسانی هستند؟   

درک علت جنجال و هیاهوئی که رژیم ولایت فقیه پیرامون پاره شدن مشکوک عکس خمینی براه انداخته، امر چندان مشکلی نیست. مردم ایران، در طول سی سال زندگی در زیر فشار و خفقان رژیم اسلامی، بیش از هر زمان دیگری سیاسی اند و آنقدر هم که سران ارتجاع تصور می کنند، ساده لوح نیستند که، اعتراض و مبارزه خود برعلیه سی سال استبداد اسلامی، به کشتار و قتل عامهای مداوم شهروندان ایران و اعدامها در انظار عمومی، به تاراج بردن ثروتهای مادی و معنوی کشور را تا حد پاره کردن تصویر خمینی تقلیل دهند. نسبت دادن پاره کردن عکس خمینی به نیروهای معترض و مخالف رژیم اسلامی، بویژه به دانشجویان، جوینگان علم و آینده سازان کشور، نشانه بلاهت سیاسی، نقص عقلی و بی تدبیری طراحان چنین تدبیری است که اهداف از قبل محکوم به شکستی را دنبال می کنند.

مردم جان به لب رسیده ایران، بمنظور مقابله با استبداد و خفقان سی ساله رژیم، برای مهار زدن به خودسریها و بی تدبیریهای حاکمان اسلامی، همیشه از اشکال و شیوه های مترقی مبارزه بهره جسته و برای رهائی و نجات خود و میهن خویش، هیچ نیازی به چنین ترفندهائی ندارند.

انتخابات مدیریت شده دوره دهم ریاست جمهوری خرداد ماه سال جاری و نتایج غیره منتظره اعلام شده آن که به کودتای انتخاباتی جناح محافظه کاران تحت رهبری خامنه ای معروف شد، موجب اعتراضات میلیونی مردم ایران گردید. اعتراضاتی که در ابتدا با خواست ابطال انتخابات آغاز شد، در ادامه خود، از «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر ولایت فقیه» نیز عبور کرد و با طرح شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، رکن اصلی رژیم را هدف گرفت. اعتراضات نیم سال بعد از انتخابات نشان داد که رژیم، کمترین مشروعیتی در نزد مردم کشور ندارد. طبیعتا، این موضوع نمی توانست از دید حاکمان اسلامی پنهان بماند. به همین جهت هم، جناح محافظه کاران حاکم سعی کردند با توسل به نیروی قهر و سرکوب، مبارزات مردم را خاموش سازند و بسیار طبیعی بود که برای برای جامه عمل پوشانیدن به اهداف خود، به جعل و اتهامات دروغ نیز متوسل بشوند. نا گفته نماند که؛ استفاده از چنین شیوه هائی، بهچوجه یک سنت و بدعت گذاری جدید نبوده و از صدر اسلام تا کنون، سابقه داشته و مقدسات تا زمانی مقدس حساب شده اند که در تقابل با قدرت و منافع حاکمان قرار نگیرند. پیغمبر اسلام، برای کنار زدن «سران فتنه»، عموی خود را ابولهب و ابوجهل نام داد و لشکریان اسلام بدستور علی، قرآن هائی را که لشکریان معاویه در جنگ صفین بر سر نیزه های خود زده بودند، به زیر پا انداختند و آتش زدند.

آتش زدن مسجد لولاگر و منفجر کردن بمب در کفش کن مدفن خمینی در روزهای اوج اعتراضات به نتایج انتخابات، کاری بود که جز از دست عمال رژیم، از دست کس دیگری بر نمی آمد. آنها برای تشدید سرکوبی مردم و اعمال دیکتاتوری هر چه بیشتر به این ترفندها توسل جستند تا شاید جلوی سیل حرکت مردمی را سد نمایند. ولی، تجمعات اعتراضی و مبارزات مردم بمناسبتهای مختلف تاریخی و ملی، بدون توجه به اعمال محدویتهای زیاد از سوی رژیم، همچنان ادامه یافت. بدین جهت است که، سران رژیم با مظلوم نمائی تصنعی و تقدیس خمینی، به این تدبیر بظاهر، بکر و در اصل، نخ نما ــ پاره کردن عکس خمینی ــ دست یازیده اند تا با تحریک و بسیج اردوی مقلدان و مکلفان که، اساسا پایگاه اجتماعی نظام را تشکیل می دهند، خیابانها را نیز تحت اشغال خود در آورند و در آینده از حضور مردم بمناسبتهای مختلف تاریخی و مذهبی در خیابانها، جلوگیری نمایند و مبارزات آزادیخواهانه و عدالت طلبانه توده های محروم و فقر زده ایران را سرکوب کنند. و گرنه، آنها بخوبی می دانند که نه خود خمینی جزء مقدسات مردم ایران است و نه دلشان به عکس خمینی سوخته است. حاکمان اسلامی بهتر از هر کس و هر جریان سیاسی دیگری می دانند که در طول همه این سی سال گذشته، میلیونها قطعه عکس خمینی چاپ و تکثیر شده و اکثریت آنها به انحاء و اشکال مختلف نیز از بین رفته است و ککشان هم نگزیده است ولی، اینک این سوژه را بدان جهت درست کرده اند که خوب می دانند آنچه که توسط مردم ایران پاره شده است، مشروعیت نظام است نه عکس خمینی.

امروز که میهن ما در یکی از سخت ترین و بحرانی ترین دوره های حیات سیاسی ــ اجتماعی و اقتصادی خود به سر می برد و سران رژیم سعی می کنند با توسل به انواع ریاکاریها و شیوه های تحریک احساسات مقلدان و متعبدان، فضای جامعه ما را ملتهب تر و متشنج تر سازند، اتحاد عمل احزاب، سازمانها و فعالان سیاسی – اجتماعی برای افشای مضمون و ماهیت توطئه های رژیم و برای دفع لشکرکشی به خیابانها، ضرورت خود را بار دیگر به اثبات می رساند..

٢٨ آذر ۱٣٨٨


December 20th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی